درختی پرشاخ و برگ، مخروطی با برگ های باریک و دراز، همیشه سبز، چوب سرخ رنگ و بلندی پانزده متر که پوست، برگ و دانۀ آن سمی است و چوبش در صنعت به کار می رود
درختی پرشاخ و برگ، مخروطی با برگ های باریک و دراز، همیشه سبز، چوب سرخ رنگ و بلندی پانزده متر که پوست، برگ و دانۀ آن سمی است و چوبش در صنعت به کار می رود
درم دارنده. دارندۀ درم. آنکه درم دارد. مالدار و غنی. (آنندراج). ملی. متمول. مایه دار و پولدار. (ناظم الاطباء). ثروتمند. صاحب پول. پولدار. توانگر: درم دار مقبل به فرمان شاه به خدمت روان شد سوی بارگاه. نظامی. درم داری که از سختی درآید سر و کارش به بدبختی گراید. نظامی. هم حشمت و کبرو هم حشم دار هم دولتمند و هم درم دار. نظامی. کریمان را بدست اندر درم نیست درمداران عالم را کرم نیست. سعدی. ، فلس دار، مانند ماهی. (ناظم الاطباء)
درم دارنده. دارندۀ درم. آنکه درم دارد. مالدار و غنی. (آنندراج). ملی. متمول. مایه دار و پولدار. (ناظم الاطباء). ثروتمند. صاحب پول. پولدار. توانگر: درم دار مقبل به فرمان شاه به خدمت روان شد سوی بارگاه. نظامی. درم داری که از سختی درآید سر و کارش به بدبختی گراید. نظامی. هم حشمت و کبرو هم حشم دار هم دولتمند و هم درم دار. نظامی. کریمان را بدست اندر درم نیست درمداران عالم را کرم نیست. سعدی. ، فلس دار، مانند ماهی. (ناظم الاطباء)
صاحب اسم ذواسم: (بدانیدکه نام دلیل است برنام دارونام دارازنام بی نیاز است. .)، دارای نام وشهرت مشهورمعروف: (باب پنجم درلطایف اشعارملوک کبار وسلاطین نامدار، {سروربزرگوار: اگر او نبودی چنین نامدار زلولو نکردی به پیشم نثار، پهلوان نامی: همه نامداران پرخاشجوی زخشکی بدریانهدندروی، نفیس مرغوب قیمتی (درصفت جامه گنج وغیره) : گه زمال طفل می زن لوتهای معتبر گه زسیم بیوه می خرجامه های نامدار. (عبدالرزاق اصفهانی بنقل راحه الصدور . 16 قزوینی. یادداشتها 192: 7)
صاحب اسم ذواسم: (بدانیدکه نام دلیل است برنام دارونام دارازنام بی نیاز است. .)، دارای نام وشهرت مشهورمعروف: (باب پنجم درلطایف اشعارملوک کبار وسلاطین نامدار، {سروربزرگوار: اگر او نبودی چنین نامدار زلولو نکردی به پیشم نثار، پهلوان نامی: همه نامداران پرخاشجوی زخشکی بدریانهدندروی، نفیس مرغوب قیمتی (درصفت جامه گنج وغیره) : گه زمال طفل می زن لوتهای معتبر گه زسیم بیوه می خرجامه های نامدار. (عبدالرزاق اصفهانی بنقل راحه الصدور . 16 قزوینی. یادداشتها 192: 7)
معاشرت کننده دوست رفیق: گرم دارانت ترا گوری کنند طعمه موران و مارانت کنند. (مثنوی) غصه دار اندوهگین: شب در آن حجره نشست آن گرم دار بر امید و عده آن یار غار... (مثنوی)
معاشرت کننده دوست رفیق: گرم دارانت ترا گوری کنند طعمه موران و مارانت کنند. (مثنوی) غصه دار اندوهگین: شب در آن حجره نشست آن گرم دار بر امید و عده آن یار غار... (مثنوی)
درختی است از تیره مخروطیان جزو رده بازدانگان که برگهای سوزنی شکل و طویل دارد و میوه اش مخروطی و از میوه کاج کوچکتر است. این گیاه در نقاط معتدل آسیا از جمله ایران میروید چوب این درخت قرمز و نسبتا محکم است و چون به خوبی صیقل میشود از آن در صنعت استفاده میکنند سیر دار زرنب رجل الجراد
درختی است از تیره مخروطیان جزو رده بازدانگان که برگهای سوزنی شکل و طویل دارد و میوه اش مخروطی و از میوه کاج کوچکتر است. این گیاه در نقاط معتدل آسیا از جمله ایران میروید چوب این درخت قرمز و نسبتا محکم است و چون به خوبی صیقل میشود از آن در صنعت استفاده میکنند سیر دار زرنب رجل الجراد